نشست رسانه ای فیلم اتاقک گلی در پردیس ملت
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۶۰۴۲۱
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، در این جلسه داوود صبوری تهیهکننده، محمدعلی عسگری کارگردان، پدرام کریمی نویسنده، حسن نجفی مدیر جلوههای ویژه بصری، محسن خدابخشی طراح صحنه، فاطمه صفری طراح لباس حضور دارند.
محمدعلی عسگری کارگردان «اتاقک گلی» نیز بیان کرد: هرگونه صحبتی در حال حاضر پیوستی از حرفهای من به فیلم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه با اشاره به اینکه از جانب تهیهکننده پیشنهاد قصه به من داده شد، مطرح کرد: در اسفندماه سال گذشته پس از چند ماه به نسخه اولیه فیلمنامه رسیدیم. من به دعوت تهیه کننده فیلم پذیرفتم که این فیلم را با وجود سختیهایش کار کنم. ولیکن در حوزه سینما هرکاری در حوزه دستیاری داشتم، پروداکشن سنگینی داشتند و این باعث شد سمت چنین کارهایی بروم. البته بیگ پروداکشن بودن دلیل بر فیلم خوب بودن نیست، اما علاقه من در این حوزه است.
کارگردان «اتاقک گلی» در ادامه درباره قهرمان در فیلم عنوان کرد: قهرمان باید در این دسته از فیلمها باشد، اما قهرمانی که از جنس مردم است. ما گاهی قهرمانهای دست نیافتی را میبینیم. اینجا همه تلاش اینگونه بود که «شاهو» که قهرمان قصه است به اندازه خودش فعالیت قهرمانانه انجام میدهد.
وی تصریح کرد: جنگ مقولهای است که بشر همواره با آن درگیر بوده است درحالیکه دوست دارد در آرامش باشد. ما خواستیم در این فضا قهرمانی داشته باشیم که همانطور که گفتم از میان مردم باشد. همچنین درباره رنگ و تنوع شخصیت هم کار شد.
عسگری اضافه کرد: او تلاش میکند اهالی روستا را نجات دهد و بعد تلاش میکند وحدتی را ایجاد کند. ما تلاش کردیم که هیچ چهره مثبتی از منافقان نمایش ندهیم.
کارگردان «اتاقک گلی» در ادامه درباره اینکه چگونه بدون استفاده از بازیگران چهره اثر خوبی ساخته است، توضیح داد: همه تلاشم این بود که بازیگران مستعدی را پیدا کنم که بازی درخشانی داشته باشند و به سینما معرفی شوند. ماحصل آن را میتوان در فیلمهایی که با کارگردانها همکاری داشتم، دید.
عسگری تاکید کرد: اینجا بازیگری داشتیم که تورج الوند که پیشتر او را در فیلم «نگهبان شب» به رضا میرکریمی معرفی کردم و حالا اینجا هم از او بهره گرفتم. البته اعتقاد دارم فیلم خوب را مجموعهای از عوامل تشکیل میدهند. ترجیح دادم از بازیگرانی استفاده کنم که چهره شناخته شدهای در سینما نباشند. علی رغم اینکه که الوند قبلا کار کرده و حتی آناهیتا افشار هم همینطور بود. برخی از بازیگران هم به دلیل شباهت به برخی شهدا از میان بازیگران تئاتر انتخاب شدند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه سکانسی را از فیلم مجیدی وام گرفته است یا خیر، گفت: مگر میشود دانش آموخته استادی بود و از او تاثیر نگرفت. همکاری با مجید مجیدی و رضا میرکریمی در من اثرگذار بوده، اما اینگونه نبوده است که بخواهم از آثارشان به صورت مشخص استفاده کنم.
کارگردان «اتاقک گلی» در پاسخ به سوالی درباره پایانبندی فیلم عنوان کرد: ما پایانهای مختلفی برای فیلم در نظر گرفتیم، اما ارکان اصلی فیلم تصمیم گرفتند که به این پایانبندی برسیم. تلفیق صحنههای حماسی و تغزلی نگاه ما بوده است.
عسگری در جواب به انتقادی درباره نمایش صحنههای خشونت در فیلم عنوان کرد: مگر میشود خشونت را در جنگ نشان نداد. اگر این اتفاق نیفتد، خشونت جنگ درنمیآید. فکر میکنم اگر خشونت به میزان کافی نباشد، اصلا فیلم باورپذیر نمیشود.
این کارگردان در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره برخی ایرادهای فیلم گفت: ما در برههای از التهابات کشور قرار گرفتیم که محدودیتهایی برای تولید فیلم داشتیم و شاید برخی از ایرادها مثل شلیک گلوله را خودمان میدانستیم. اگر جایی غلوآمیز بوده است، اصلاح میکنم.
پدرام کریمی نویسنده فیلم نیز درباره قصه بیان کرد: روزهای اول که با تهیهکننده صحبت میکردیم، تاکید داشتیم که یک کارگاه قالیبافی در فیلم باشد و مفهوم گرهها را در اتحاد برساند. خواستیم بگوییم این اتحاد، ایران را میسازد. یک نفر از من پرسید چه زمانی این فیلم را ساختهایم و نظرش این بود به وقایع امروز میخورد، اما این مفاهیم ابدی و ازلی است.
وی یادآور شد: ما دوست داشتیم داستان را از دوکوهه آغاز میکردیم، اما بسیاری قومیتها در آن منطقه حضور داشتند و این هم برای ما جالب بود که آن را نشان دهیم.
نویسنده «اتاق گلی» درباره خشونت یادآور شد: اگر ما میخواستیم کاری را که منافقین کردند، در فیلم نمایش دهیم، اصلا قابل پخش نبود پس تعدیل کردیم تا بتوان نمایش داد. آنها چشم یک شهید را درآورده بودند یا کارهای بدتر که نمیشد نشان داد. ما نمونههای داشتیم که دوربین سمت منافقان میرود و اینها برای مخاطبان سمپات میشود، اما ما نمیخواستیم اینگونه شود.
کریمی درباره اینکه چقدر فیلمنامه با واقعیت عملیات مرصاد نزدیک بوده است، گفت: سعی کردیم به واقعیت عملیات مرصاد وفادار باشیم. سعید غلامعلی رجبی همان ابتدای ماجرا در واقعیت شهید میشوند، ولی ما دوست داشتیم به ایشان بیشتر بپردازیم.
نویسنده «اتاقگ کلی» درباره کارهای شاخص سینمایی جهان عنوان کرد: در برخی فیلمهای شاخص همه طرحها ساده است مانند «نجات سرباز رایان» که طرح اصلی ساده است با این حال ما در این کار چند داستان داریم و آنچنان هم ساده نیست.
کریمی با بیان اینکه علاوه بر فعالیت در حوزه اجرا، در فیلمنامهنویسی نیز فعالیت دارد مطرح کرد: کار اصلی من فیلمنامهنویسی است که البته براساس رشتهام باید نمایشنامهنویسی باشم، اما چون پول ندارد سمت سینما آمدهام (میخندد) وگرنه حوزه اصلیتر کاری من اجراست.
تهیهکننده «اتاق گلی» در ادامه درباره برخی دیالوگهای طولانی در جنگ که در فیلم نمایش داده شده است، اظهار کرد: در جنگ باید در لحظه تصمیم گرفت و اقدام کرد. در فیلم شاید نباید بسیار دیالوگ داشت، اما در صحنه و جنگ باید آنقدر دیالوگ شود تا مخاطبان قانع شوند. ما سعی کردیم موضوع مورد نظر را انعکاس دهیم.
داوود صبوری در ادامه در پاسخ به سوالی درباره سهم مشارکت نهادها در فیلم گفت: یک فیلم اجتماعی در حداقلیترین شرایط با یک تک بازیگر زیر ۱۵ میلیارد تمام نمیشود. من یک قرارداد ناهار و شام با ۴۵ هزار تومان بستم، اما ظرف سه ماه ۹۵ هزار تومان شد.
وی در ادامه عنوان کرد: یقینا فیلمهای دفاع مقدسی به دلیل فضای معنوی نیاز دارد، هزینهها به درستی صورت گیرد. من تمام تلاشم را کردم که از ظرفیت استان کرمانشاه بهره بگیرم. به جرات میتوانم بگویم این پروداکشن، در نقطه مرزی کشور، با حدود ۷۵ دستگاه ادوات جنگی در تاریخ دفاع مقدس بیسابقه است. همچنین این ارزانترین فیلمی بوده است که من ساختهام. من این کار را با لطف موزه دفاع مقدس که زیرمجموعه بنیاد حفظ آثار است، شروع کردم. بعد دوستان گفتند که باید مشارکت بیاورم. بنیاد روایت فتح ادوات مختلفی را در اختیار ما گذاشت و من هم از آنها خواهش کردم که از ما پول نگیرند.
تهیهکننده فیلم نیز درباره تابلویی که در نشست خبری به نمایش گذاشته شد، بیان کرد: من با این تابلو به نهادها میرفتم و با تصویری که به نوعی از واقعیت در آن وجود دارد، سعی داشتم برای ساخت فیلم کمک بگیرم و با این تابلو چهار ماه در نهادها چرخیدم.
صبوری درباره نگرانی از اینکه فیلمش همانطور که خواسته نمایش داده شده و تخریب نشده است؟ خاطرنشان کرد: فیلم من مربوط به شهداست. شهدا هیچ گاه تخریب نمیشوند. فیلم مربوط به عطا بحیرایی یا شهیدان مظفر، غلامعلی رجبی است. هیچ نگرانی نداریم و باز هم از این آثار خواهیم ساخت.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: تهیه کننده اتاقک گلی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۰۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میخواهند همان بلایی که سر تلویزیون آورند را، سر پلتفرمها هم بیاورند/ آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنید
پرداختن به موضوعات و معضلات اجتماعی در تولیدات تصویری از مقولههای پراهمیت و البته حساسیتبرانگیزی است که همیشه با نقد و اعمال نظرهای مختلفی روبهرو میشود. جریانی که البته گریزی از آن نیست و یکی از ملزومات خلق داستانی واقعگرایانه و برگرفته از دل جامعه محسوب میشود. با این حال هنوز که هنوز است برخی گسترش آمار این معضلات، مانند استعمال دخانیات یا موارد دیگر را بر گردن همین انعکاسها انداخته و در آمار ارائه شده از فضایی مثل شبکه نمایش خانگی نام میبرند.
در این بین شکی در پرداخت عریانتر نمایش خانگی به موضوعات مختلف وجود ندارد اما نقش این جریان در تشدید معضلات اجتماعی و اینکه آیا واقعاً چنین جریانی وجود دارد از مواردی است که کم و کیف آن را از محمدعلی الستی، استاد دانشگاه و جامعهشناس ارتباطات جویا شدیم.
الستی، در خصوص شیوه پرداختن به معضلات و انعکاس آن در تولیدات تصویری بیان کرد: در تولیدات مختلف رسانهای دو مسئله و یک مرز وجود دارد که باید آنها را روشن نمود. از آنجایی که خیلی از موضوعات مطرح و نمایش دادهشده، بخشی از واقعیتهای اجتماعی هستند، باید در رسانه منعکس شوند و مورد بحث و پردازش قرار بگیرند، در حالی که همواره این خطر مطرح است و وجود دارد که نحوه پرداختن به بعضی از آسیبها و مسائل اجتماعی، خود میتواند ضمن از بین بردن قبح موضوع، سبب الگو سازی و تشدید معضل در سطح اجتماع شود. در سوی دیگر اما این مسئله، به قوت خود باقیست که اگر به بهانه تشدید یک معضل به آن نپردازیم، با خطر از دست دادن واقعگرایی مواجه میشویم. این همان مرزی است که در صورت زیادهروی در آن خطر ترویج وجود دارد و در نبود و سانسورش، بحث دوری از واقعیت مطرح میشود. بنابر این همانقدر که نگرانی دلسوزان از ترویج فساد به جا است، دغدغه مصلحان نسبت به تهدید پوشانده شدن و مخفی ماندن و نتیجتاً باقی ماندن انبوه مشکلات و مسائل اجتماعی، بر حق است.
او با تأکید به لزوم در نظر گرفتن مرز این دو امر، افزود: در مسیر تولید یک اثر و انعکاس موضوعات گوناگون باید دید که درجه واقعگرایی در نهاد تولیدکننده آن چقدر است؟ با نگاهی اجمالی به شبکه نمایش خانگی نیز میتوان گفت که این فضا اتفاقاً واقعگراست و افراطی که گاه برخی به آن اشاره میکنند، در آن وجود ندارد. بنابراین نباید با زدن برچسب سیاهنمایی، این رسانه را هم از واقعنمایی دور کرد و آن را به سمت قالب تلویزیونی سوق داد که خیلی وقتها با فرم کلیشهای سراغ موضوعات مختلف میرود. در واقع باید مرز بین نمایش واقعیتها و ترویج و تشدید معضلات را در این برآوردها در نظر گرفت تا بتوان درست در مورد آن قضاوت کرد.
حضور عدهای غیرمتخصص در ارائه آمار و اظهارنظر در خصوص جریان موجود در فضاهای مختلف مثل شبکه نمایش خانگی هم از موضوعاتی بود که این جامعهشناس با اشاره به آن تصریح کرد: همانطور که گفته شد، به عقیده من جریانی که شبکه نمایش خانگی در انعکاس معضلات پیش گرفته، عموماً و عمدتاً واقعگرا و نزدیک به جامعهای است که در آن زندگی میکنیم.
او ادامه داد: در این میان عدهای هستند که صلاحیت و تخصص ندارند ولی خود را به کارشان متعهد میدانند، در صورتی که آن تعهد با تخصص معنا پیدا میکند و تا وقتی که شما در کاری متخصص نباشید، نمیتوانید خود را به آن متعهد بدانید و یا به آن بپردازید. اساساً نخستین شرط و نشانه تعهد این است که اگر در کاری تخصص نداریم، آن را بر عهده نگیریم، در دنیای رسانه و تولیدات آن نیز همین قواعد حکمفرماست. گاهی افرادی خارج از این فضا اظهارنظرهای غیراصولی میکنند و با تلاش برای عدم انعکاس واقعیت به دنبال آن هستند تا همان بلایی را که سر تلویزیون آوردند، برسر دیگر رسانهها هم بیاورند.
الستی ادامه داد: دوری از حقیقت و ارائه تصویر غیر واقعی از یک جامعه که میخواهیم آن را در ساحت نمایش، به صورت آرمانی نزدیک و منعکس کنیم (که انصافاً شعبهای از شعبات کفر به معنای پوشاندن حق و حقیقت است)، همان بلایی است که تلویزیون را درگیر کرده و به گمانم همانگونه که در میان موحدان و یکتاپرستان، آفت و انحراف «شرک خفی» در برابر «شرک جلی» مشرکان مطرح است، بدین گونه میتوان از عارضه «کفر خفی» در اجتماعات و جوامع مسلمان سخن گفت که با گسترش روزافزون بساط انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی، به نام ترویج دین، روز بهروز از محبوبیت و اقبال آن میکاهند؛ چرا که اگر امر مقدس را امر بیعیب و بدون نقص یا به عبارتی نقدناپذیر بدانیم، اعتقاد توحیدی ما ایجاب میکند که فقط ذات اقدس الهی را مقدس بدانیم و هرگاه هرکس یا هرچیز غیر از خدا را مقدس یعنی مصون از نقد به شمار آوریم، برای خداوند، شریک قائل شده و در عین ادعای توحید، مرتکب شرک خفی شدهایم.
هر نظامی برای استمرار حیات، نیازمند نقد مستمر و اصلاحات دائم است، در حالی که ما نظام خود را نظام مقدس میخوانیم و مینامیم، نتیجه آن است که نمیخواهیم و پس از مدتی اصلاً نمیتوانیم آن را نقد و اصلاح کنیم. پس به ناچار مرتکب کفر خفی میشویم و واقعیات منعکس شده دررسانهها، از عوارض، آسیبها و بحرانها را، نشر اکاذیب، سیاهنمایی و تشویش افکار عمومی مینامیم.
این جامعهشناس در پایان با یادآوری اینکه نباید از انعکاس حقایق هراس داشت، خاطرنشان کرد: خلاصه عرض کنم، از انعکاس واقعیتها در رسانهها نهراسیم، اخلاقیات و نظام اخلاقی بسیار عزیز و مهم است و باید جلوی ترویج فساد و فحشا را از هر دست که باشد گرفت ولی اشاره به گسترش سرسامآور استعمال دخانیات در سطح جامعه و یا فساد بعضی از مدیران و مسئولان، نه دروغ و نشر اکاذیب است، نه بدآموزی محسوب میشود.
وی افزود: اما در مورد اصطلاح «تشویش اذهان عمومی»، باید گفت، ذرهای تشویش برای بیداری وجدانها و بیداری افکار عمومی، نه تنها بد نیست که بسیار هم لازم و ضروری است. راضی نباشیم تا گردانندگان رسانهها با لالایی «شهر در امن و امان است»، مردم را به خواب خرگوشی فرو ببرند و در آن نگاه دارند. «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن، آیینه شکستن خطاست»، اگر آنچه امروز در شبکه نمایش خانگی میبینیم به واقعیتی که آن را زندگی میکنیم، نزدیکتر است، به خود بیاییم و با هم در اصلاح واقعیتهای تلخ بکوشیم. آیینه شبکه نمایش خانگی را نشکنیم، پاک کردن صورت مسئله و ندیدن آن، فقط حل آن را به تعویق و ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.